خاطره .
03 دی 1395 توسط فاطمه دربندی
????????????????????????????????
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سی_ودوم
#خاطرات
✍خواهر محمد می گوید؛ یک روز خسته از کار روزانه و #بی_حوصله بودم، بچه ها هم حسابی شلوغ کاری می کردند. #کلافه شده و صبرم تمام شده بود که #ناگهان شروع کردم به داد و بی… بیشتر »