پادشاه و بهلول
18 مهر 1395 توسط فاطمه دربندی
همسر پادشاه بهلول را دید، که با کودکان بازی می کرد و با انگشت بر زمین خط می کشید.
پرسید: چه می کنی؟
گفت خانه می سازم.
پرسید: این خانه را می فروشی؟
گفت: می فروشم.
پرسید: قیمت آن چقدر است؟
بهلول مبلغی را گفت!
همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او… بیشتر »